در مورد اين سؤال كه مخاطب جهاد اقتصادي كيست؟ بايد گفت همه افراد و مسئولين، مخاطب اين طرح هستند. حتي ايرانياني كه خارج از كشور زندگي ميكنند هم ميتوانند مخاطب اين بحث باشند. وظيفه افراد به صورت مجزا تعريف ميشود. مثلاً كساني كه در سيستم بانكي مسئوليت دارند، بايد روشي را براي دور زدن تحريمها و كاهش هزينهها و كارآمدي بيشتر طراحي و اجراء كنند. در سطح دولت نيز تقسيم كارها، شكل جديتري ميگيرد كه آثار آن به سرعت در رشد اقتصادي قابل مشاهده خواهد بود و هر نوع بيان غير واقعي از موفقيتها، زمينه پذيرشي نخواهد داشت. مثلاً ايجاد 5/2 ميليون شغل، تحولي محسوس و قابل مشاهده در رشد اقتصادي خواهد داشت كه اگر طبق آنچه اعلام شده 5/1 ميليون شغل در سال 89 ايجاد شده بود، رشد 5/0 درصدي اقتصاد را شاهد نبوديم.
در سال جديد بايد تلاش كرد كه با استفاده از اقتصاد دانشمحور، علومي را كه به حل اين مشكلات كمك مينمايد، تقويت كنيم. رشتههاي درسي و دانشگاهي را تقويت كنيم كه در حل مشكلات كشور مؤثر باشند. رشد علم بومي و زمينهسازي براي توليد علم بيشتر توسط اساتيد، از مواردي است كه ميتواند براي دستيابي به اهداف جهاد اقتصادي مفيد واقع شود. شايد وظيفه اساتيد دانشگاهي در سال جهاد اقتصادي اين باشد كه بستهاي مطالعاتي را درحوزه علوم اقتصادي طراحي كنند كه پژوهشها و مقالات بدان سمت سوق پيدا كند. در اين ميان رسانهها داراي جايگاه ويژهاي هستند كه ميتوانند استانداردهاي مرتبط با جهاد اقتصادي را تبيين و تشريح كنند. فرهنگ و نهادينه كردن فرهنگ جهادي در اقتصاد، در توان رسانهها هست. رسانههاي عمومي و رسمي و رسانههاي سنتي (مانند منابر و روحانيون) داراي نقش و وظيفه مهمي در اين حوزه هستند.
مجلس شوراي اسلامي، وزارت بازرگاني، وزارت اقتصاد و دارايي ميتوانند بر فضاي كسب و كار براي رسيدن به اهداف جهاد اقتصادي بسيار مفيد و مؤثر باشند. در 200 سال اخير واردات تجاري ما در خدمت اقتصاد بيگانگان بوده است. در دوره قاجار، حدود 75% تجارت ما با كشورهاي بريتانيا و روسيه بوده است. حقوق گمركي وضع شده، تماماً به نفع اقتصاد اين دو كشور بوده است، حتي تهاجم و حمله نظام مستقيم غربي به ايران نيز با اهداف اقتصادي بوده است. مثلاً پرتغاليها كه به ايران حمله كردند، به اين دليل بود كه نميخواستند حقوق گمركي به ايران بدهند. از همان دورانها بود كه جلوي رشد صنايع داخلي گرفته شد. امروزه سياست بازرگاني وزارت بازرگاني هم در حال نابود كردن بخشي از توليدات داخلي است و چيزي كه ميتواند آن را اصلاح كند، جهاد اقتصادي است. دليلي ندارد كه شب عيد، سيب از مصر و نارنگي از پاكستان و انگور از آفريقا ... وارد كنيم. اين فرهنگ را جا بياندازيم كه اگر نداشتيم، مصرف نكنيم.
نقطه شروع جهاد اقتصادي از فرهنگ كار است. رسانهها و فرهنگسازها، براي تبيين و جا انداختن فرهنگ كار، وظيفه اصلي را برعهده دارند. شايد بتوان در مورد زندگيهاي روستايي و خصوصاً زندگيهاي كشاورزي اين طور گفت كه مواردي مانند طرح هدفمندي يارانهها، بر فرهنگ كار آنها، تأثير منفي گذاشته است و انگيزه لازم براي كشاورزي با وجود دريافتي مستمر (كه چه بسا از درآمد كشاورزي بيشتر باشد) كاهش يافته است.
در مورد شاخصهاي اقتصادي ميتوان به مواردي مانند رشد اقتصادي و رشد بهرهوري اشاره كرد. رشد اقتصادي ما در چند سال اخير چه عدد و رقمي را نشان ميدهد؟ يكي از مهمترين علائم موفقيت در جهاد اقتصادي، تغيير و افزايش جدي درصد رشد اقتصادي است. در مورد مشكلات و موانع بايد به نكاتي اشاره داشت. امروزه حداقل در بعضي از حوزهها، اقتصاد ما دچار ركود است.
چه بسا يكي از دلايل نامگذاري امسال به جهاد اقتصادي نيز وجود چنين مشكلاتي در حوزههايي مانند مسكن، صنعت، صنايع كوچك و ... باشد. فقر، بيكاري و آمار بالاي معتادان نيز در اين روند بسيار قابل تأمل هستند. اقتصادي كه در آن سه ميليون نفر بيكار و سه ميليون نفر معتاد باشند، حتماً داراي مشكلاتي اساسي است. ما ظرفيتهايي داريم كه مورد استفاده و بهرهبرداري قرار نگرفتهاند. جهاد اقتصادي ميتواند استفاده از ظرفيتها را به 100% برساند. در مورد خصوصيسازي صورت گرفته در سالهاي اخير ارزيابي دقيقي نياز است. خصوصيسازي واقعي به چه ميزان صورت گرفته است؟ چند درصد سهام شركتها به دست مردم رسيده است و چند درصد را نهادها خريدهاند؟
برگرفته از میزگرد فصلنامه راهبرد توسعه، شماره 25، بهار 1390