براي تبيين تحولات اخير جهان اسلام و توسعه، انجام چند كار ضروري است. ابتدا از رشد و انحطاط كشورهاي اسلامي، ترسيم دقيقي صورت بگيرد. وضعيت گذشته، حال و آينده (چشمانداز) اين كشورها نيازمند تحليلی قابل قبول است. برای تحليل گذشته اين كشورها، انجام نوعي دستهبندي لازم است. حداقل بایستی این کشورها را در مقاطع زمانی به لحاظ شرایط و وضعیتی که درآن قرارداشتهاند مورد بررسی قرار دهیم. كشورهاي اسلامي تا قبل از جنگ جهاني دوم در شرايطي بودهاند كه پرداختن به آن گرچه مهم است و لیکن در این مجال ضرورت خاصي ندارد مگر از جهت ریشهیابی هویتی مسئله و درک پیوند مردمشناسانه و سابقه تاریخی منطقه و پیشینه جهان اسلام که خود موضوع مستقل و قابل بحثی است.
پس از این دوره از جنگ جهاني دوم تا پيروزي انقلاب اسلامي، دوره دوم است كه نيازمند بررسي و دقت نظر میباشد. دوره سوم از پيروزي انقلاب اسلامي تا سقوط شوروي است که در این مقطع كشورهاي اسلامي در وضعيت خاصي هستند كه تحت تأثير جنگ سرد و تقابل شرق و غرب، قابل مطالعه و تأمل هستند. در دوره چهارم از سقوط شوروي تا 11 سپتامبر، نقطه عطفي بنام حوادث 11 سپتامبر وجود داردکه تغییرات مهمی را بدلیل سوء استفاده غرب از آن در نگرش و اندیشه مسلمانان شاهد هستیم و شتاب بیداری اسلامی کاملاً محسوس می باشد. از 11 سپتامبر تا شروع تحولات اخير در جهان اسلام، مقطع پنجم میباشد كه ارزيابي مستقلي را نياز دارد. از شروع تحولات اخير تا زمان حاضر كه كشورهاي ديگري هم درگير اين تحولات شدند، مرحله آخر بررسي را شكل ميدهد. اين موارد كمك ميكند كه از گذشته و حال اين كشورها نگاه درستي بدست بياوريم. اگر نقاط عطف و تحولات و حوادث مهم و تأثيرگذار را از يك سو و برخی از مجموعهها و سازمانهاي اثرگذار را از سوي ديگر شناسايي كنيم، تحليل كاملي خواهيم داشت. حوادثي مانند جنگ 33 روزه اسرائیل باحزب الله، جنگ 22 روزه غزه، تحولات تركيه، اشغال عراق و افغانستان و مواردی از این دست نيز داراي جايگاه ويژهاي در اين تحليل هستند. سازمانهايي مانند اكو، سازمان كنفرانس اسلامي، شوراي همكاري خليجفارس و برخي از مجموعههايي كه در تحولات توسعهاي، تأثيري داشتهاند نيز از سوي ديگر بايد مورد بررسي قرار بگيرند. تحول مهم و تأثيرگذار ديگر در شرايط جهان اسلام، پيروزي انقلاب اسلامي بوده است. بسياري از حوادث كشورهاي جهان اسلام، حتي حوادث توسعهاي، تحت تأثير انقلاب اسلامي بوده است.
آنچه كه مدنظر است، بررسي 100 سال اخير است نه سابقه قرون گذشته جهان اسلام. ابعاد توسعه در اين كشورها را نيز ميتوان در نظر داشت؛ در علم و فناوري، تحولات تكنولوژيك، اقتصادی(منابع نفتي) و تأثير آن بر توسعه، مباحث اجتماعي، مناسبتهاي قومي، و... موارد مهمي در اين روند به حساب ميآيند.
در تحولات منطقه نقش انقلاب اسلامي بسيار كليدي بوده است: حتي در زمينههاي فرهنگي، ارتباط خوبي بين ايران، مصر و لبنان در حوزههاي نشر و كتاب وجود داشته و جريانهايي مانند اخوان المسلمين هم با جريانهاي شیعی داراي تشابهاتي بودهاند. ما ميتوانيم متغير اصلي در تحولات مربوط به توسعه همه جانبه در جهان اسلام را انقلاب اسلامي بدانيم. اگر انقلاب اسلامي واقع نميشد، تحولات جهان اسلام چيزي مانند انقلاب سفيد محمدرضا پهلوي ميشد كه بيشتر در مقام به غارت بردن منابع مردم بوده است. بسياري از تحولات جهان اسلام تحت تأثير روند انقلاب اسلامي بوده است. همين امر، غرب و شرق را در دورههايي به انفعال كشانيد و اگر برنامههاي توسعهاي هم در كشورهاي اسلامي دنبال شد، تحت تأثير انقلاب اسلامي بوده است. اگر اين نگاه درست باشد و شواهد و قرائن كافي براي آن ارائه گردد، ميتوان گفت آينده توسعه در منطقه را نيز بايد تحت تاثير روند انقلاب اسلامي دانست.
امروزه گفتمانهاي انقلابيون مصر و يمن و سایر کشورها بسيار متأثر از گفتمان انقلاب اسلامي است. اين مطلب مورد توجه برخي از انقلابيون مصر بوده است كه ايران، عليرغم عدم دريافت كمك از كشورهاي غربي، به فضا رفته است ولي ما كه هر ساله مبالغ كلان از غرب كمك ميگيريم، هنوز چنين پيشرفتهايي نداشتهايم. امروزه جمهوري اسلامي آرمان بسياري از جوانان مسلمان شده است. آنها ايران را كشوري امن و مطمئن براي سرمايهگذاري اقتصادي ميدانند. كشوري كه پيشرفتهاي خوب علمی، پزشكي، صنعتی و تکنولوژیکی هم داشته و ميتواند مكان خوبي براي عملهاي حساس جراحي باشد و بر تأمین همه نیازهای اساسی خود توانا و پشتوانهای برای سایر مسلمانان شده است.
ايران امروزه نقاط برجسته بسياري براي ساير مسلمانان دارد. آينده را هم در همين مسير ميتوان تحليل كرد. تحولي كه در منطقه شكل گرفته، اولاً مسيري بدون بازگشت است. ثانياً جهتگيريهاي انقلابها در كشورهاي اسلامي به سمت ايران است و هر چه كشورهاي مخالف براي ايران تصميم گرفته و پيشبيني كرده بودند، براي خود آنها ايجاد شد. اين كشورها بنا داشتند ما را محاصره كنند ولي خودشان محاصره شدند. ميخواستند ايران را تحريم كنند ولي خودشان در تنگنا قرار گرفتند. ميخواستند دلهاي مردم در كشورهاي مختلف از ما منقطع شود، ولي بر عكس شده است. با اين نگاه در مباحث، ميتوان آينده روشني از آينده تحولات توسعه در جهان اسلام ارائه كرد.
برگرفته از میزگرد فصلنامه راهبرد توسعه، شماره 26، تابستان 1390